مادر روزت مبارک
سبد سبد بوی شقایق می آید و عطر یاس، در فرخنده میلاد یگانه دخت نبی ِ احساس، واژه کم می آید و زبان الکن میماند در وصف عظمت بانوی عصمت؛ و چه خوش ذوقند آنها که می نامند این روز را به نام مادر؛ و مادر، واژه ایست به عظمت آسمان و وسعت دریا؛ و در اوج این عظمت چه زیباست سادگی یک مادر برای یک کودک .. حالا نازدونه مادر با تموم سادگی می خواد بگه .. می خواد بگه مامانم ، میبوسم دستت رو برای ... برای ... برای همه خوبیات .. مامانم روزت مبارک؛ و خدایا سایه این فرشتگان مهربان را همواره بر سر ما مستدام دار .. ...
نی نی های متولد بهمن
نی نی هایی که متولد 14 بهمن 1388 هستند ، دستها بالا !؟؟ ...
ساحل و صدف
مردی در کنار ساحل دورافتاده ای قدم میزد. مردی را در فاصله دور می بیند که مدام خم میشود و چیزی را از روی زمین بر میدارد و توی اقیانوس پرت میکند. نزدیک تر می شود، میبیند مردی بومی صدفهایی را که به ساحل میافتد در آب میاندازد. - صبح بخیر رفیق، خیلی دلم میخواهد بدانم چه میکنی؟ - این صدفها را در داخل اقیانوس می اندازم. الآن موقع مد دریاست و این صدف ها را به ساحل دریا آورده و اگر آنها را توی آب نیندازم از کمبود اکسیژن خواهند مرد. - دوست من! حرف تو را می فهمم ولی در این ساحل هزاران صدف این شکلی وجود دارد. تو که نمیتوانی آنها را به آب برگردانی خیلی زیاد هستند و تازه ه...
چشم چشم دو ابرو
یه گِردی... سر ِ او... دو تا چشم... دو ابرو... دو تا گوش... دو گیسو... نشد، نشد، دوباره... دماغ و دهن نداره... یه بینی... یه گردن... دو تا لب... یه پیرهن... سه تا خط... یه دامن... نشد، نشد، دوباره... که دست و پا نداره... دو تا دست... دو تا پا... دو تا کفش... چه زیبا... تمام شد ماشالا... هزار هزار ماشالا... خیلی قشنگه حالا ...
شعرهای بیست و چند سال پیش !!!
گنجيشکه مي گه جيک و جيک و جيک خنده مي کنه بچه کوچيک مرغه مي خونه قد، قدا، قدا مهربون باشيد اي کوچولوها کفتره مي گه بق، بقو، بقو کوچولوي من دروغه لولو کلاغه مي گه قار و قار و قار دستاتو بشور موقع ناهار پيشيه مي گه ميو ميو دنبال توپت مثل من بدو خروسه مي گه قوقولي قوقو فردا صبح زود پاشو کوچولو یه روز یه آقا خرگوشه رفت پیش یک بچه موشه موشه دوید تو سوراخ خرگوشه گفت: آخ وایسا جونم کارت دارم من خرگوش بی ازارم کاریت ندارم از سور...